۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

سخنان بزرگان درباره مذهب

 
 * اسکار وایلد : «مذاهب خواهند مرد وقتی‌که واقعیت آن‌ها برملا شود.»
 

 * کارل مارکس : «مذهب، آه ِ شکسته در گلوی محرومان رنج‌دیده و ریشخند دنیای سنگ‌دلی است که زائیدهٔ روح بی‌جان شرایط اجتماعی می‌باشد. دین افیون ملت‌ها است.»
 

 * کارل مارکس : «حماقت انسان دين را آورد و دين حماقت انسان را جاودانه كرد.»
 

 * فردريش انگلس : «دين ناشي از عقل محدود و قاصر بشري است.»
 

 *چارلز داروین :  «من تحت هیچ شرایطی نمی‌توانم بپذیرم که فردی- هرکه می خواهد باشد- آرزو کند که تعالیم دین مسیح واقعی باشد؛ اگر چنین آرزویی به حقیقت بپیوندد، آیات انجیل مبین این است که بی‌ایمان‌ها، که من پدر، برادر و بیشتر دوستانم را جزو این گروه می‌دانم، به عذاب جاودانی گرفتار خواهند شد. این آموزشی است نفرت‌انگیز.»
 

 *برتراند راسل :  «من دین را به دیده یک بیماری و منشأ رنج‌های بی‌شمار می‌نگرم.»
 

 * لنین - سوسیالیسم و مذهب : «مذهب به‌مثابه یوغی ذهنی است که توده‌های زحمت کش را در همه‌جا به‌قبول یک زندگی فقیرانه و منزوی محکوم و مورد تعدی و استثمار دیگران قرار می‌دهد. [...] دین، افیون ملت هاست. مذهب همانند مسکری مجازی است که برده‌گان ِ سرمایه، در نیمه راه تحقق حیثیت انسانی و یک زندگی شرافتمندانه، می‌نوشند.»
 

 * برتراند راسل : «مذهب، بیش از هرچیز متکی به ترس بوده و بر مبنای ترس استوار است.»
 

  * پیتر اوستینف : «مذهب شاهکار خدا است ولی شیطان آن‌را کامل کرده است.»
 

 * فریدریش نیچه : «عیسی به‌عنوان روشن‌بینی غیب‌گوی معرفی می‌شود که اگر در روزگار ما متولد می‌شد جایش گوشه دارالمجانین و تیمارستان‌ها بود.»
 

* ضرب‌المثل آمریکایی :  «مذهب بهترین تانک جنگی است ولی بدترین پالتو است.»
 

* ضرب‌المثل سانسکریتی : «بی‌آزاری بهترین دین است.»
هاینریش هاینه, شاعر آلمانی:
 

«من آگاهم از می‌گساریِ پنهان زاهد// و اندرزش از پاکی آب، نزد خلایق»
 

«این ابتدای کار است. آنجا که کتاب‌هارا می‌سوزانند، انسان‌ها را نیز خواهندسوزاند.»
 

«به‌ محض این‌که مذهب طمع در فلسفه کند، انحطاطش حتمی است.»
 

«در همه جا، تعقیب دگراندیشان، در انحصار روحانیت است.»
 

«سلام من بر کسانی که در دامان مام وطن رنج می‌برند.»
 

«خدا مرا خواهد بخشید، این شغل اوست.»
 

«خدا خر را آفرید تا برای مقایسه در خدمت انسان قرار گیرد.»
 

«خدای زمانه، پول است و پیامبرش روتشیلد.»
 

«دولت نمی تواند چیزی به ما ببخشد مگر این که چیزهای دیگری از کیسه ما برباید.»
 

«مردم پاریس، آزادی را به جهان ارزانی داشتند بدون این‌که انعامی طلب کنند.»
 

«ابلیس، از دیرزمان‌ها بهترین عبادت‌گاه‌ها را بنا نهاده است.»
 

«آزادی، مذهب جدید است، مذهب زمان ما.»
 

«در دوران جهالت، مذهب بهترین راهنمای ملت‌ها بود، همان‌طور که در شب‌های تاریک و ظلمانی یک‌نفر نابینا، بهترین راهنما است؛ او، راه را بهتر از بینایان از چاه تمیز می‌دهد. اما، احمقانه خواهد بود که پس از طلوع خورشید، از آن کور پیروی کنیم.»
 

«لوتر، آلمان را به‌لرزه درآورد، اما فرانس دریک آن‌را ساکت کرد. سیب‌زمینی را او به‌ما داد.»
 

«مذهب پنهان در آلمان، پانته‌ایسم است.»
هاینریش هاینه، شاعر برجسته و خبرنگار آلمانی. زادروز: (۱۳ دسامبر ۱۷۹۷ میلادی) در دوسلدورف. هاینه در تاریخ (۱۷ فوریه ۱۸۵۶ میلادی) در پاریس درگذشت.
مزار او...
حکومت مذهبی از دید شریعتی :
 

 اول بايد ببينيم حكومت مذهبي چيست؟ حكومت مذهبي رژيمي است كه در آن به جاي رجال سياسي، رجال مذهبي (روحاني) مقامات سياسي و دولتي را اشغال مي‌كنند و به عبارت ديگر حكومت مذهبي يعني حكومت روحانيون بر ملت.
 

آثار طبيعي چنين حكومتي يكي استبداد است، زيرا روحاني خود را جانشين خدا و مجري اوامر او در زمين مي‌داند و در چنين صورتي مردم حق اظهارنظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. يك زعيم روحاني خود را به خودي خود زعيم مي‌داند، به اعتبار اينكه روحاني است و عالم دين، نه به اعتبار رأي و نظر و تصويب جمهور مردم، بنابراين يك حاكم غيرمسئول است و اين مادر استبداد و ديكتاتوري فردي است و چون خود را سايه و نماينده خدا مي‌داند، بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هيچ گونه ستم و تجاوزي ترديد به خود راه نمي‌دهد بلكه رضاي خدا را در آن مي‌پندارد؛ گذشته از آن براي مخالف، براي پيروان مذاهب ديگر حتي حق حيات نيز قائل نيست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دين و حق مي‌شمارد و هر گونه ظلمي را نسبت به آنان عدل خدايي تلقي مي‌كند. خلاصه حكومت مذهبي همان است كه در قرون وسطي كشيشان داشتند و ويكتور هوگو آن را بدقت ترسيم كرده است.
 

 دکتر شریعتی، كتاب مذهب عليه مذهب، ص 206ـ207
 
* محمد خاتمی : «آنها اسلامی را می‌خواستند که آزادی را ولنگاری می‌دانست. اسلامی را می‌خواستند که مردم‌سالاری را شرک می‌دانست و مخالف     را معاند و معاند را برانداز و برای نابودی آن برانداز هر عملی را مجاز می‌دانست. آنها اسلامی را می‌شناختند که تحمل و مدارا را ضد دينی‌دانست     و با تحريک احساسات دين‌داران و تئوريزه کردن خشونت و ترور، جوانان متدين و دين‌دار را به اعمال‌خشونت در جامعه ترغيب می‌کرد.»
    * فروغی بسطامی  :  «آنکه خبردار شد ز مسأله عشق// کار ندارد به هیچ ملت و مذهب»
 

   * محمد زکریای رازی : «ادیان و مذاهب علت اساسی جنگ‌ها و مخالفت با اندیشه‌های فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتاب‌هایی که به نام مقدس آسمانی معروف‌اند، کتب خالی از ارزش و اعتبارند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون و ارسطو و سقراط خدمت مهم‌تر و مفید‌تری به بشر کرده ‌است.»
 

   * فریدریش کبیر : «اگر کلیهٔ مذاهب را عمیقأ بررسی نمائیم خواهیم دید که ساختار همگی آن‌ها بر اساس افکاری کم و بیش متضاد که در افسانه‌ها به چشم می خورد، بنا شده است؛ باور کردنی نیست اگر انسانی باعقل سالم و نگاهی انتقادی به‌آن ها بنگرد و به‌نادرستی آن‌ها پی‌نبرد.»
 

    * هاینریش فن کلایست : «به‌وظایف خود عمل کن: این جمله حاوی مفاد آموزشی تمام مذاهب است.»  
 

   * آرتور چارلز کلارک : «تمدن و مذهب، یکدیگر را متقابلأ حذف می‌کنند.»
 

   * ناپلئون بناپارت : «دین بهترین وسیله ‌است برای ساکت نگه‌داشتن مردم.»
 

   * ماکس مولر : «کسی که فقط یک دین را می‌شناسد دین دار نیست.»
 

   * هرمان کستن : «گناه، حاصل تفکرات مذهبی است، تقصیر، از مقوله اخلاقیات است.»
 

    * اسکار وایلد : «مذاهب خواهند مرد وقتی‌که واقعیت آن‌ها برملا شود.»
 

   * استیون واینبرگ : «مذهب توهینی به حرمت بشریت است. انسان‌های نیکوکار به‌عمل خیر  خود و شیطان‌صفتان به زشتکاری خود ادامه می‌دهند، خواه متدین خواه مرتد. اما انسان نیک برای ریاکار شدن، نیاز به دین دارد.»
 

   * مائو تسه تونگ : «مذهب زهر است»
 

     * رالف والدو امرسون : «مذهبی که از علم و دانش می‌ترسد، آبروی خدا را می‌برد و دست به‌خودکشی می‌زند.»
 

    * امانوئل کانت : «مذهبی که به‌عقلانیت اعلان جنگ کند در نهایت شکست خورده است.»
 

  *  كارل ماركس،(نقل به معنی از "در آمدی بر نقد فلسفه حق هگل") : «مذهب، انسان را نمی سازد؛ انسان مذهب را می سازد. مذهب ساخته انسانی است كه در شرایط و جامعه معینی می زیست. دین در واقع تئوری عام، دائره المعارف، معیارهای اخلاقی و بطور كل منطق آن جامعه معین به زبانی عامیانه است. محصولات تئوریك جامعه و اشكالی كه آگاهی (شعور) بخود می گیرد (در شكل مذهب، فلسفه، اخلاقیات وغیره) همه از مناسبات تولیدی و اجتماعی میان انسانها سرچشمه گرفته است.»
 

  * یوهان ولفگانگ گوته : «هرکه صاحب علم و هنر است، دین هم دارد؛ هرکه فاقد آن دو باشد، مذهبی است.»
 

  * ولتر :  «هراسناکترین چیز برای دین و انسان دین خو، منطق و عقل سلیم است»
 

  * ولاديمير لنين : «هر نظم اجتماعی ارتجاعی به دو چیز نیاز دارد: جلاد و روحانی!»
 

   * ولتر : "اولين روحانی جهان اولین شيادی بود که به اولین ابله رسيد."
 

يک فيلسوف تابحال هرگز يک روحاني را نکشته است، در حاليکه روحانيون فلاسفه زيادی را کشته اند.
“دنيس ديروت”
دين، افساري است که به گردن تان مي اندازند، تا خوب سواری دهيد، و هرگز پياده نمي شوند، باشد که رستگار شويد…
“کائوچيو”

 يكي از بزرگترين تراژدي هاي بشريت اين است كه اخلاقيات بوسيله دين دزديده شده است.
” آرتور سي كلارك”

آمار تعداد اماکن مذهبی در سال 75:
 


 

تعداد کتاب و کتاب خانه های ایران ١٦ آبان ١٣٨٥ :
 

شهرزاد نیوز: آمار تعداد کتب و کتابخانه های موجود در ایران اعلام شد. در سراسر نقاط ایران 1700 کتابخانه موجود است که در آنها 16 ميليون جلد كتاب وجود دارد. بر اساس این آمار، سرانه براي هر 4 نفر، يك جلد كتاب و به ازای هر 41 هزار نفر، یک کتابخانه موجود است. بر حسب استاندارد، میانگین تعداد کتاب به ازا هر نفر بايد 5/2 عدد باشد.
 

بدون شرح از قلعه حیوانات!
 


 

نماينده زن مجلس كويت :
 

شما نمي توانيد زني را مجبور كنيد حجاب بپوشد , اينجا ايران نيست
 

ديلي تلگراف چاپ لندن نوشت: دو نماينده زن مجلس كويت با نام‌هاي رولا دشتي و اصيل الاوادي با خودداري از رعايت حجاب در طول برگزاري يكي از جلسات مجلس كويت، جنبش اسلام‌گراي اين كشور را به چالش كشيده‌اند. اين دو نماينده در ميان 4 نماينده زن قرار دارند كه در ماه مي براي نخستين بار در تاريخ كويت وارد مجلس ملي اين كشور شدند.
اقدام اين دو نماينده در عدم رعايت حجاب، موجبات خشم نمايندگان اسلام‌گراي مجلس كويت را فراهم آورده است. آن‌ها بر اين عقيده‌اند كه دو نماينده مذكور، شريعت و يا قانون اسلام را با اين كار مورد بي‌حرمتي قرار مي‌دهند.
زماني كه اين دو نماينده به صورت بي‌حجاب وارد مجلس ملي كويت شدند، سه نماينده اسلام‌گراي مجلس به سرعت مراتب اعتراض خود را نسبت به اقدام آن‌ها ابراز داشتند.
اين در حالي است كه رولا دشتي در مصاحبه با روزنامه انگليسي زبان تلگراف مي‌گويد: شما نمي‌توانيد زني را كه در حال رفتن به بازار و يا كار است مجبور كنيد حجاب بپوشد. اينجا ايران نیست

شریعتی :
 

" برای مبارزه با استعمار، لعن کردن استعمارگر کار احمقانه ای است، بلکه باید سرمایه داری را نفی کرد. تا هر وقت سرمایه داری وجود دارد، ناچار فرشته ترین انسان ها هم استعمارگر می شوند. آدم ها همه از جنس آدمند، ولی نظام های زندگی و نظام های اجتماعی است که استعمارگر و استعمار زده، فریبکار و فریب خور را به وجود می آورد. بدبختی همه روشنفکران نیم بند این بوده است که همیشه با استعمارگر، با ظالم و "بد" مبارزه می کرده اند، در صورتیکه باید با ظلم، با استثمار، با مالکیت فردی و با نظام بهره کشی، که بچه مستقیم آدم را تبدیل به قاتل می کند، مبارزه کرد."

 


 

راهنمای گام به گام تولید انسانهای متعصب مذهبی بر مبنای روش سزار میلان
 

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

قرآن بدون تفسیر



آیه  34 سوره نساء می فرماید:  
رِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا .
 مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج می ‏كنند. پس، زنانِ درستكار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان‏] حفظ كرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ می ‏كنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست‏] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش‏] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است.

آیه 24 سوره نسا:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا﴿۲۴﴾
و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده ‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است (۲۴)

 آیه ۵۰ الی 53 سوره احزاب :
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا﴿50﴾
اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده ‏اى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه ‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏ هايت كه با تو مهاجرت كرده‏ اند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك میدانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۵۰)

 تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا ﴿۵۱﴾
نوبت هر كدام از آن زنها را كه می‏خواهى به تاخير انداز و هر كدام را كه می‏خواهى پيش خود جاى ده و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كرده ‏اى [دوباره] طلب كنى اين نزديكتر است براى اينكه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ نشوند و همگی ‏شان به آنچه به آنان داده ‏اى خشنود گردند و آنچه در دلهاى شماست ‏خدا می‏داند و خدا همواره داناى بردبار است (۵۱)

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا ﴿۵۲﴾
از اين پس ديگر [گرفتن] زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است (۵۲)
سوره بقره آیه 230 حکم سه طلاقه :
فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «230»
و اگر [شوهر براى بار سوم] او را طلاق گفت پس از آن ديگر [آن زن] براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند [و با او همخوابگى نمايد] پس اگر [شوهر دوم] وى را طلاق گفت اگر آن دو [همسر سابق] پندارند كه حدود خدا را برپا می ‏دارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند و اينها حدود احكام الهى است كه آن را براى قومى كه می ‏دانند بيان می ‏كند
 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿۵۳﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بی ‏آنكه در انتظار پخته ‏شدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بی ‏آنكه سرگرم سخنى گرديد اين [رفتار] شما پيامبر را می ‏رنجاند و[لى] از شما شرم می‏دارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمی ‏كند و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه ‏تر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است (۵۳)
در باب کنیزان :
سوره معارج آیات 29 و 30

وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.
و کسانی که شرمگاه خويش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان يا کنيزانشان ، که در اين حال ملامتی بر آنها نيست.

سوره مومنون (باورمندان) آیات 5 و 6
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.
و آنان که شرمگاه خود را نگه می دارند؛ جز بر همسران يا کنيزان خويش ، که در نزديکی با آنان مورد ملامت قرار نمی گيرند.

و در باب ازدواج :
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا «36»
و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستاده ‏اش به كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستاده‏اش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است


وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا «37»
و آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او نعمت داده بودى مى‏گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مى‏كردى و از مردم مى‏ترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن [زن] كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا 
پذيرد 

شاًن نزول آیه :
زید بن حارثه غلام خدیجه بود که در جوانی اورا خریده بود و به محمد بخشید ، توسط محمد آزاد و به رسم اعراب فرزند خوانده محمد بود،
زینب دختر عمه محمد بود و محمد اورا برای زید خواستگاری کرد،و چون او بنده آزاد شده بود زینب و عبداله از این ازدواج رویگردان بودند ، لدا این آیه را محمد گفت (بر او نازل شد) :
آیه 36 :  "و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستاده ‏اش به كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستاده ‏اش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است"
پس از مدتی بین زید و زینب اختلاف می افتد (البته در مورد علتش روایات متعددی است که شما میتوانید به کمک google موضوع را جستجو کنید)
و زید از محمد تقاضای طلاق میخواهد ، و این آیه نازل میشود: آیه 37 : "و آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او نعمت داده بودى می ‏گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان می ‏كردى و از مردم می ‏ترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن [زن] كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد"
و پس از آن محمد با زینب همسر پسر خوانده اش ازدواج میکند.


مبارزه با غیر مسلمان:
سوره توبه آیه 29
قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿۲۹﴾
با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمی آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏ اش حرام گردانيده‏ اند حرام نمی دارند و متدين به دين حق نمی گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏ خود جزيه دهند (۲۹)
سوره احزاب آیات 60 و 61 لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا ﴿۶۰﴾
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعه ‏افكنان در مدينه [از كارشان] باز نايستند تو را سخت بر آنان مسلط میكنيم تا جز [مدتى] اندك در همسايگى تو نپايند (۶۰)
مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿۶۱﴾  
 از ملعونین هرکه را یافته ، بگیرید و سخت بکشید (61)
سوره توبه آیه 5: فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ «5»
پس چون ماه‏هاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنشينيد پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات دادند راه برايشان گشاده گردانيد زيرا خدا آمرزنده مهربان است

سوره مائده آیه 33: إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ «33»
سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او میجنگند و در زمين به فساد میكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت ‏يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت
 


سوره محمد  آیه 4: فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ «4»
پس چون با كسانى كه كفر ورزيده ‏اند برخورد كنيد گردنها[يشان] را بزنيد تا چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد] تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است [دستور خدا] و اگر خدا می خواست از ايشان انتقام می كشيد ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى [ديگر] بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده ‏اند هرگز كارهايشان را ضايع نمیكند
 


سوره بقره : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ «178»
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در باره كشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولى مقتول] چيزى [از حق قصاص] به او گذشت‏شود [بايد از گذشت ولى مقتول] به طور پسنديده پيروى كند و با [رعايت] احسان [خونبها را] به او بپردازد اين [حكم] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است

ادامه دارد....

دنبال کننده ها